loading...
بهـــــــار آزادی
محمد صالح فرخی بازدید : 5 دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 

 

از انقلاب تا جنگ تحميلي

از پیروزی انقلاب اسلامی تا جنگ تحمیلی(1357-1359):

 دولت موقت:  دولتی كه با حكم امام خمینی – رحمت الله علیه – در تاریخ 15/11/1357 به نخست وزیری مهندس مهدی بازرگان تشكیل شده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن،با عنوان (دولت موقت انقلاب اسلامی) اداره كشور را به دست گرفت. فرمان نخست وزیری مهندس بازرگان شامل مأموریتها و مسؤولیتهای زیر بود:

1.در انتصاب مسؤولین دولتی روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص درنظر گرفته نشود.

2. انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره ی تغییر نظام سیاسی كشور به جمهوری اسلامی.

3. تشكیل مجلس خبرگان جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید.

4. انتخابات مجلس نمایندگان ملت.

دولت موقت به دلیل گرایشهای لیبرالیستی و میانه روی،نه تنها در جهت انجام فرمان حضرت امام گام بر نمی داشت،بلكه بر موضع حزبی اصرار می ورزید.به عنوان نمونه می توان به تركیب كابینه ی دولت موقت و برخورد با نهادهای انقلابی اشاره كرد.

 

 

ریاست جمهوری بنی صدر: ابوالحسن بنی صدر در 15 بهمن 1358 حكم تنفیذ ریاست جمهوری خود را از دست امام خمینی دریافت كرد. پس از آن به ریاست شورای انقلاب اسلامی ایران برگزیده شد. وی به تدریج بعد از انتخاب به ریاست جمهوری به جناح چپ متمایل گردید و در شرایطی كه مجاهدین خلق مورد شك و تردید رهبری و جامعه وقت ایران قرار داشت شروع به نوازش این گروهك نمود و یك اتحاد غیر رسمی میان آنها شكل گرفت.

 

 

اقدامات تروریستی گروه فرقان: در حالی كه هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب نگذشته بود كه  ترور برخی مسئولان انقلاب، اذهان را متوجه خود ساخت. در سوم اردیبهشت ماه 58، سرلشگر محمد ولی قرنی، نخستین رئیس ستاد كل ارتش جمهوری اسلامی توسط دو مرد ناشناس در محوطه ی حیات منزل خود هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد. چند روز بعد در تاریخ یازدهم اردیبهشت همان سال، استاد مرتضی مطهری از رهبران فكری و سیاسی انقلاب اسلامی و رئیس شورای انقلاب هنگامی كه از جلسه ی شورا برمی گشت هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.  این شروع سلسله ترورهایی بود كه گروهی تحت عنوان فرقان آنها را انجام می داد. ایدئولوژی این گروه به شدت متاثر از ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران بود به طوری كه معمولا بر روی جزوات خود جملاتی از این منبع را به چاپ می رساندند. این گروه با تفسیری ماتریالیستی از آموزه های قرآن، در واقع در جریان فكری التقاطی قرار داشتند و در دهه ی پنجاه به شدت رشد كردند كه بخشی از روشنفكران مسلمان، روحانیون و گروه های سیاسی را تحت تاثیر خود قرار داده بود. این ایدئولوژی مبهم و پر از تناقض كه هدف خود را ایجاد جامعه ی بی طبقه ی توحیدی می دانست، از روحانیت به عنوان ضد توحیدی ترین عنصر جامعه نام می برد.

 

 

اقدامات تروریستی سازمان مجاهدین خلق: سازمان مجاهدین خلق در ماه‌های اول پس از پیروزی انقلاب از امام خمینی با تعابیری چون «امام مجاهد اعظم»، «قائد پرافتخار»، «مجاهد آگاه» و.... یاد‌ می‌نمود. اما در عمل مواضعی مخالف مواضع ایشان داشت. امام خمینی (ره) با توجه به اینكه بدنه اصلی ارتش، از فرزندان مسلمان ملت تشكیل شده بود و به استثنای عده‌ای از فرماندهان، ارتش در كنار ملت قرار گرفته بود، همواره از ارتش حمایت میكرد. اما گروه‌های چپ، شعار «انحلال ارتش» را سر داده بودند و سازمان علیرغم اینكه به ظاهر خود را مطیع امام قلمداد‌ می‌كرد، همراه با دیگر گروه‌های چپ، خواهان انحلال ارتش بود. این روش منافقانه البته دیری نپائید. بویژه پس از آنكه رهبری روحانیت و موقعیت آن در انقلاب تثبیت شد، سازمان با شعار مبارزه با «ارتجاع» تمامی نیروهای كارآمد و مجرّب روحانیت بویژه آیتالله دكتر بهشتی، آیتالله خامنه‌ای، آیتالله رفسنجانی و... را زیر فشار تهمت و ناسزا و حمله‌های ناجوانمردانه تبلیغاتی گرفت. از همینجا بخش عظیم مردم ایران از سازمان فاصله گرفتند، كار به جایی رسید كه سازمان رسما اعلام كرد كه تضاد اصلیاش با امپریالیسم آمریكا نیست، بلكه با ارتجاع حاكم است. در هفتم تیر ماه سال 1360 این گروهك اقدام به انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی كرد كه در این حادثه دكتر سید محمد بهشتی و هفتاد و دو تن از اعضای این حزب به شهادت رسیدند. ترورهای این سازمان ادامه داشت و در 8 شهریور 1360 منجر به شهادت محمد علی رجایی و محمد جواد باهنر، رئیس جمهور و نخست وزیر، شد.

 

 

حادثه ی طبس: حمله نظامی امریكا به قصد آزادی گروگانهای حادثه تسخیر لانه ی جاسوسی در تاریخ پنجم اردیبهشت 1359 ه.ش به وقوع پیوست. این حمله به علت توفان شن در طبس شكست خورد. نیروهای نظامی امریكا بدون نیل به اهداف عملیات خود با ناكامی و رسوایی و با به جا گذاشتن تعدادی كشته و تلف شدن چند هواپیما و هلیكوپتر و مقداری وسایل دیگر در كویر طبس مجبور به فرار شدند. البته با اقدام خیانت آمیز بنی صدر،اسناد سری مهم و بسیار محرمانه در بمباران هلیكوپترهای باقیمانده از بین رفت.

 

 

كودتای نوژه: امریكا همزمان با حمله نظامی به طبس،از طریق (شاهپور بختیار) در تدارك كودتای نوژه بود.تجاوز نظامی طبس و كودتای نوژه دو حلقه ی یك زنجیر بودند كه باید منجر به براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران می شد.  ایده ی كودتا به عنوان روشی برای براندازی حكومت جمهوری اسلامی، در  سال 58، توسط برخی از افسران سلطنت طلب از جمله سرهنگ دوم بازنشسته ی ژاندارمری، محمد باقر بنی عامری، از همكاران فعال و نزدیك ارتشبد اویسی و همچنین سرهنگ عطا اربابی احمدی، افسر ركن 2 ارتش، كه با آژانس مركزی اطلاعات آمریكا در ارتباط بود، مطرح شد. آنها بعد از اینكه طی تماس هایی اطمینان یافتند كه آمریكا آماده ی حمایت از نیروهایی است كه قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را دارند دست به كار شدند و طی تماس هایی با دفتر شاهپور بختیار در پاریس، هماهنگی های لازم را به منظور جلب حمایت آنها و ایجاد ائتلافی بین نظامیان و سیاسیون مخالف جمهوری اسلامی برای ایجاد كودتا به عمل آوردند.  كودتا چیان قصد داشتند با هواپیما بیت امام – رحمت الله علیه – را در «جماران» بمباران كرده، به كمیته ها و مراكز سپاه نیز حمله نمایند.این كودتا با هوشیاری نیروهای «حزب الله» به موقع كشف و خنثی شد.عاملین كودتا دستگیر و محاكمه شدند و اعتراف كردند كه برنامه ی كودتا را از دولتهای خارجی گرفته اند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    بسم رب شهدا...

    ای شهیدان ، عشق مدیون شماست

    هرچه ما داریم از خون شماست

    ای شقایق ها و ای آلاله ها

    دیدگانم دشت مفتون شماست . . .

    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 26
  • بازدید کلی : 145